رئيس بسيج جامعه جوانان خبر داد: تشکيل شبکه جهاني حجاب و عفاف در ايران

رئيس بسيج جامعه جوانان گفت: شبکه جهاني حجاب و عفاف به منظور تبادل تجربيات و گسترش فرهنگ حجاب و عفاف در تمام جهان در ايران تشکيل مي‌شود.به گزارش فارس، مينو اصلاني در همايش تجليل از طلايه‌داران حجاب و عفاف اظهار داشت: عفاف و حجاب امري ضروري براي مطرح شدن در جامعه امروزي است. بنابراين از فعالان اين حوزه در کشورهاي مختلف که براي فرهنگ‌سازي حجاب و عفاف تلاش‌هاي بسياري را کرده‌اند دعوت کرده‌ايم تا در ايران حضور يابند.وي افزود: طلايه‌داران حجاب و عفاف در جوامع غربي و در قلب اروپا با وجود محدوديت‌هاي بسيار براي گسترش فرهنگ حجاب و عفاف تلاش مي‌کنند. بنابراين در تصميمي به منظور صدور فرهنگ حجاب و عفاف به کشورهاي غير مسلمان تلاش کرديم تا فعالان اين حوزه را دور هم جمع کرده و به تبادل تجربيات بپردازيم.رئيس بسيج جامعه جوانان با اشاره به تأسيس شبکه جهاني حجاب و عفاف در ايران عنوان کرد: با تأسيس اين شبکه فعالان بين‌المللي حجاب و عفاف با انتقال تجربيات در راه گسترش اين فرهنگ به ساير کشورهاي جهان تلاش خواهند کرد.اصلاني ادامه داد: چند نهاد و تشکل در داخل کشور براي راه‌اندازي ستاد حجاب و عفاف با ما همکاري کردند و تاکنون گام‌هاي بزرگي را براي ساماندهي و ارتباط ميان فعالان اين حوزه برداشته‌ايم.وي در پايان يادآور شد: 
در اين همايش از طلايه‌داران حجاب و عفاف از کشورهايي همچون عراق، سوريه، لبنان، آمريکا، فرانسه و انگليس و همچنين فعالان داخلي حجاب و عفاف تقدير شد.به گزارش فارس همايش طلايه‌داران حجاب و عفاف با حضور سردار نقدي رئيس بسيج جامعه مستضعفين، سردار فضلي جانشين بسيج جامعه مستضعفين، مينو اصلاني رئيس بسيج جامعه زنان، محمد حسيني وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي و آيت‌الله مهدوي کني به منظور تجليل از فعالان داخلي و بين‌المللي حوزه حجاب و عفاف برگزار شد.

نگاهي انتقادي به تعدد برنامه هاي فرهنگي در كشور در خصوص حجاب و عفاف

 غفلت از نوآوري در ترويج فرهنگ حجاب

تعدد مراكز فرهنگي و موازي كاري در حوزه فرهنگ يكي از موضوعاتي است كه به عنوان عامل ناكارآمدي سياست ها و برنامه هاي فرهنگي از آن ياد مي شود.در مقابل اين ديدگاه عده اي موازي كاري در حوزه فرهنگ را به ديد منفي نمي نگرند و معتقدند هر نهادي در كشور در حوزه فرهنگ وظايفي بر عهده دارد كه اگر به آن وظيفه عمل نمايد مشكلي براي ساير نهاد هاي فرهنگي به‌وجود نخواهد آمد.اما مشكل زماني به‌وجود مي آيد كه هر يك از مراكز و نهاد هاي فرهنگي از ديد خود به مسائل فرهنگي نگاه كنند و سليقه اي با اين موضوع مواجه شوند.ادامه اين روند كشور را دچار هرج و مرج فرهنگي خواهد كرد كه فاقد هرگونه استرات‍ژي فرهنگي است.

عملكرد هاي متعدد فرهنگي زماني مفيد خواهد بود كه همگي از يك استرات‍ژي تبعيت كنند كه در اين صورت نه تنها فعاليت آنان موازي كاري محسوب نمي شود بلكه مكمل و مقوم يكديگر نيز خواهد بود.نهادهاي فرهنگي نبايد نقض كننده و تضعيف كننده عملكرد يكديگر باشند بلكه بايد پشتيبان و حمايت كننده و تكميل كننده يكديگر باشند.يكي از زمينه هايي كه ما در آن دچار مشكل هستيم فرهنگ حجاب و عفاف است كه عملكرد نهاد هاي فرهنگي در اين خصوص ضعيف ارزيابي مي شود.

بحث پوشش از جمله مسائلي است كه نقش مؤثري در ارتقاي فرهنگ جامعه و امنيت آن دارد لذا حساسيت نهادها در اجراي برنامه‌هاي مرتبط با حجاب آينده خوبي را براي تقويت اين فرهنگ در جامعه فراهم مي‌كند.اشاعه فرهنگ عفاف و حجاب از جمله مواردي است كه نقش بسزايي در كنترل جرايم ديگر دارد از همين‌رو پرداختن بيشتر دستگاه‌ها به اين مقوله مبين درك اهميت موضوع حجاب از سوي متوليان فرهنگي كشور است.البته ارزيابي فعاليت نهادها و ميزان توفيق دست‌اندركاران و متوليان فرهنگي كشور درباره الگوپردازي حجاب از جمله مسائلي است كه بايد مورد توجه قرار گيرد تا با شناخت نقاط قوت و ضعف به رفع آن‌ها بپردازند. مقوله حجاب در حال حاضر بيشتر دچار خلأيي با عنوان نبود همپوشاني است تا موازي‌كاري.

ادامه نوشته

دروغي به نام حقوق زنان در غرب

در حالي که وضعيت زنان در غرب بسيار اسفناک است شاهد سکوت خبري بويژه در خصوص مباحث حقوق بشر و حقوق زنان هستيم. هم اکنون زنان در اعتراض‌هاي شکل گرفته در کشورهاي غربي حضور گسترده‌اي دارند چرا که خواسته اصلي زنان غربي پايان استعمار و استفاده ابزاري صاحبان سرمايه از آنهاست. در کشورهاي غربي و جنبش‌هاي صورت گرفته شاهد ريشه‌هاي استعمارستيزي هستيم و نخستين کساني که در اين اعتراض‌ها حضور دارند زنان جامعه هستند چرا که از نگاه ابزاري و سوء استفاده به زن خسته شده‌اند.در جوامع غربي سالها پيش هنوز زن جزء طبقات انساني تلقي نمي‌شد. کشورهاي غربي زماني که مي‌خواهند حاکميت ساير حکومت‌ها را به چالش بکشانند بر روي حقوق زنان و کودکان تمرکز مي‌کنند اما در مقايسه آماري و طبق آنچه که غربي‌ها اذعان دارند مشاهده مي‌کنيم وضعيت تجاوز و خشونت جنسي عليه زنان رو به افزايش است.در حالي که زنان غربي وضعيت اسفناکي را مي‌گذرانند رسانه‌هاي اين کشورها محفل مطبوعاتي و خبري را ايجاد کرده‌اند تا افکار عمومي جهان را از آنچه در کشورشان مي‌گذرد دور کنند و با اعلام گزارش‌هاي دروغ از وضعيت حقوق زنان در ساير کشورها بويژه‌ ايران سعي مي‌کنند بر چالش‌هاي خود در حوزه زنان سرپوش بگذارند.
ادامه نوشته

تلويزيون ما و ماهواره آنها

اين روزها دغدغه شبکه هاي ماهواره اي تنها براي مسئولين نيست بلکه بسياري از خانواده ها نيز از رسوخ اين مار خوش خط و خال به درون خانه هايشان به شدت نگران هستند. شبکه هايي که هيچ يک از آداب اخلاقي جامعه را رعايت نمي کنند و با پوشش هرنوع صحنه اي به دنبال جذب مخاطبان خود هستند. 
 به لحاظ فني در159 مدار تلويزيوني در كل جهان،203 ماهواره تلويزيوني فعال است كه از اين تعداد در80 مدار قالب دريافت در ايران، يكصد ماهواره تلويزيوني-يعني نيمي از ماهواره هاي جهان- قرار دارد. 
اين تعداد ماهواره ها، امكان تماشاي حدود18000 شبكه تلويزيوني را در ايران فراهم مي آورد. با رسيورها و ديش هاي معمولي مي توان تا نزديك2000 كانال ماهواره اي را در ايران با كيفيت بالادريافت كرد. شبكه هايي كه اكثر قريب به اتفاق برنامه هاي آنها با سنت و فرهنگ ايراني و اسلامي در تضادند و اثرات مخرب روحي و رواني بر مخاطبين ايراني مي گذارند و يكي از مهمترين تاكتيك هاي غرب در جنگ نرم عليه ارزش هاي اسلامي و ايراني است.  

ادامه نوشته

خودباختگي فرهنگي در امتداد مد!

قدر مسلم است که دين مبين اسلام تاکيدات موکدي در خصوص دوري از تجمل ، اسراف و تبذير دارد اما در جامعه امروزي ما مدگرايي به يک خصلت محسوس بدل شده است . مدگرايي تنها در لباس و يا مدل مو خلاصه نمي شود بلکه بسياري از رفتارهاي اجتماعي مي تواند تحت تاثير مد قرار گيرد!

به عنوان مثال بسياري از جامعه شناسان معتقدند که در اين روزها داشتن سفرهاي خارجي به يک پرستيژ اجتماعي بدل شده است و افراد جامعه حتي اگر علاقه اي هم به اين نوع سفرها نداشته باشند طبق عرف مبالغ سنگيني را در اين زمينه صرف 
مي کنند. اين سفرها که غالبا به کشورهايي با فرهنگ هاي مبتذل صورت مي گيرد ضمن فشاربر اقتصاد کشور مي تواند تاثيرات فرهنگي متعددي نيز داشته باشد. در اين ميان اما به نظر مي رسد که در ميان جامعه زنان همچنان به مقوله مد توجه بيشتري دارند و غالب ناهنجاريهاي مدگرايي نيز در اين قشر از جامعه رشد و نمو دارد.

ادامه نوشته

راه حل مشکلات خانوادگي در شبکه من و تو!

يکي از شرکت کنندگان برنامه بفرماييد شام طي اظهاراتي در خصوص مشکلات خانوادگي و راه حل آن اظهار داشت : خانم هايي که در زندگي مشترک خود دچار مشکل هستند بدانند که دنيا به آخر نرسيده و راه فرار هنوز وجود دارد و آن طلاق است!

به گزارش سرويس فرهنگي اجتماعي جام نيوز، در يکي از برنامه هاي شبکه من و تو به نام "بفرماييد شام" يکي از شرکت کنندگان در اين برنامه که ميزبان برنامه هم بود در خصوص راه حل برخي از مشکلات خانوادگي گفت: «امروزه بسياري از خانم ها در ايران با هزار بدبختي دارند زندگي مي کنند و چون فکر مي کنند هيچ راه حلي وجود ندارد، هر چيزي را تحمل مي کنند.»

وي در ادامه افزود: «من 24 ساله بودم و با توجه به اينکه سن و سال کمي داشتم احساس کردم نمي توانم آن طور که مي خواهم زندگي کنم لذا با داشتن دو فرزند از شوهرم جدا شدم و دوباره ازدواج کردم و صاحب يک فرزند ديگر از شوهر دوم خود شدم و باز هم به دليل مشکلات جدا شدم و از اين شرايطم راضي هستم.»

نکته قابل تامل اين است که اين برنامه بارها به ترويج موضوعاتي از قبيل خوردن غذاهاي حرام، مشروب، رقصيدن زن و مرد بايکديگر و ... پرداخته و اين بار نيز در پي سست کردن بنيان خانواده ها برآمده و اين گونه مسئله طلاق را عادي جلوه مي دهد.

معرفي کتاب: شواليه اُناث (سيري در زندگي شيرين عبادي)

مسئله فمينيسم و موج بي‌سابقه تهاجم فمينيست ها به اسلام و انقلاب، همواره يكي از اصلي‌ترين محورهاي طراحي كلان غرب، در راستاي جنگ نرم عقيدتي عليه انقلاب اسلامي بوده است. استراتژيست هاي دنياي زر و زور و تزوير كه از عمق اثرگذاري زنان بر نهضت اسلامي آگاه بوده‌اند، در سال هاي پس از پيروزي انقلاب، به موازات كار كردن بر روي ساير پروژه‌هاي براندازانه، سرمايه‌گذاري كلاني براي به‌راه‌انداختن جريان هاي مجازي زنان نموده‌اند؛ جريان هاي فاسدي كه عمده‌ترين هدف آنها ايجاد انحراف در مطالبات اسلام‌خواهانه زنان مسلمان و مبارز اين مرز و بوم بوده و هست.براي اهل نظر همچون روز، روشن است كه سركردگان اين جريان فاسد، عوامل تابلودار سرويس هاي جاسوسي غرب و فراماسونرها و سلطنت‌طلبان فراري هستند. لذا مسلماً بهترين راه براي نماياندن باطن كثيف اين نحله از ضدانقلاب، بازخواني پرونده‌ي سياه خيانت هاي رهبران آنها در پيشگاه ملت خواهد بود.كتاب حاضر كه به قلم شيوا و توانمند جناب آقاي سيدحسين علوي نگاشته شده، بازخواني مستند يكي از همين پرونده‌هاي سياه است؛ پرونده زني كه تمام عمر خود را وقف خيانت به مردمش نموده است. زني كه از نوكري براي اشرف پهلوي تا جانبازي براي محمدرضا پهلوي، وكالت صهيونيست هاي ارتش اسرائيل و بهائيان و سينه‌چاكي براي همجنس‌بازان و... را در احوالات مشوش خويش به ثبت رساند تا حدّ نصاب نمره‎اي را كه براي دريافت جايزه صهيونيستي نوبل لازم بود كسب نمايد.بدون ترديد مطالعه اين كتاب مي‌تواند كمك شاياني به درك حقيقت جايزه نوبل و شخصيت خائني چون شيرين عبادي كه همواره تحت حمايت جنايتكاران جهاني قرار داشته، نمايد. خصوصاً براي امت اسلامي كه اين لكه ننگ را به عنوان «تنها زن مسلمان برنده‌ جايزه نوبل» بر دامان خود مي‌بيند، شناخت هويت وي كه عصاره‌اي است از دشمني با صلح و حقوق حقيقي بشر و كرامت الهي انسان، راهگشاي فهم تباهي‌اي خواهد بود كه در انتهاي پيمودن راه كساني چون شيرين عبادي قرار دارد.

زن که باشی ترس های کوچکی داری ...

زن که باشی ترس های کوچکی داری !
از کوچه های بلند ، از غروب های خلوت و از خیابان های بدون عابر می ترسی !
از صدای موتورسیکلت ها و دوچرخه هایی که بی هدف در کوچه پس کوچه ها می چرخند ، می ترسی ! 
از بوق ماشین هایی که ظهرهای گرم تابستان جلوی پاهایت ترمز می کنند
و تو فقط چهره ی آدم هایی را می بینی که در چشم هایشان حس نوع دوستی موج می زند....!
زن که باشی ترس های کوچکی داری ،
به بزرگی همه ی بی عدالتی هایی که به جرم زنانگی محکومت می کنند... 

و همیشه این تویی که مقصری ! 

مقايسه اي بين وضعيت زنان در ايران و غرب

خانواده يکي از قديمي ترين نهادهاي اجتماعي و سنگ بناي جامعه بوده و در مقاطع و جوامع مختلف داراي نقش، پايگاه و منزلت هاي گوناگون است به گونه‌اي که هيچ جامعه بشري بدون خانواده برپا نمانده نمي‌ماند و اين نهاد با اينکه هسته اي کوچک از اجتماع است اما در حيات اجتماعي مردم نقش و تأثيري فوق العاده دارد و با داشتن عناصر اصلي جامعه، همچون آينه‌اي انعکاس دهنده واقعيت‌هاي اجتماعي است.تحولات اجتماعي بشر بويژه در عصر حاضر مفهوم خانواده را دچار دگرگوني‌هايي کرده و گاه موجبات دوري از اهداف تشکيل خانواده شده است. خانواده، عمومي ترين سازمان اجتماعي بوده و بر اساس ازدواج بين مرد و زن شکل مي گيرد و اين گروه کوچک، حد فاصل بين فرد و جامعه قرار گرفته است.فرزانه نيکو برش مشاور امور بانوان سازمان تبليغات اسلامي در خصوص تفاوت نگاه غرب و اسلام به زن مي گويد:"احکام اسلام که مطابق با فطرت انسان‌هاست به زن نگرشي کاملاً ارزشي دارد اما در نقطه مقابل غرب قرار دارد که به زن صرفاً نگاه ابزاري داشته و از زنانگي او براي سودجويي و لذت‌جويي بيشتر استفاده مي‌کند.پس از انقلاب فرانسه اين موضوع مطرح شد که آيا بايد زن را جزء گروه‌هاي انساني محسوب کرد يا خير؟ اين نگاه بي ارزش به زن در غرب همچنان باقي است به گونه‌‌اي که امروزه زنان در کشورهاي غربي براي دستيابي صاحبان سرمايه به سود بيشتر يا تهيه فيلم‌هاي مستهجن مورد استفاده قرار مي‌گيرند و زنان به وسيله‌اي براي لذت جويي بيشتر مردان تبديل شده‌اند.در اسلام زن و مرد به لحاظ خلقت يکسان هستند و مسير تعالي براي هر دوي آنها فراهم شده است اما در غرب نگاه ابزاري به هويت زن وجود دارد و او به عنوان يک کالاي ارزان وارد عرصه اقتصادي شده است.
ادامه نوشته

گمشده اي به نام اخلاق!

به نظر مي رسد هرچه از ميزان عمر تمدن غريب مي گذرد شاهد کم رنگ شدن توجه مردمان به مسائل اخلاقي هستيم. هرچند که اين دوري از اخلاق درنهايت به نوعي افسردگي اين جوامع بدل شده است. افزايش نرخ طلاق، گزارش‌هاي مکرر همسرکشي، قتل، خشونت عليه زنان، کودک آزاري، تجاوز و رشد  چند برابري روابط نامشروع، سقط جنين، ارتباط با محارم، جنايت، سرقت و خيانت زوجين به يکديگر و مجاز شمردن تلذذهاي جنسي غيراخلاقي (همجنس بازي) فقط بخشي از نابساماني‌هاي اخلاقي است که غرب را در چنبره‌ خويش گرفتار کرده و اعتراض‌هاي غربي‌ها را به دنبال داشته است.امروز رسانه‌ها بعضاً با کارکرد منفي خود جاي آموزش‌هاي مؤثر والدين را گرفته‌اند.فوکوياما كه از طرفداران ليبراليسم بوده مي‌‌گويد: "به نظر من جامعه آمريکا با بحران‌هاي جدي روبه روست که آينده آن را تهديد مي‌کند، مشکل جهان امروز، اقتصادي، سياسي و ... نيست بلکه بحران ناشي از فروپاشي انسجام اخلاقي است "بحران اخلاقي از جمله معضلات اساسي پيش روي جوامع غربي بخصوص ايالات متحده آمريکا است. هرج و مرج اخلاقي و از دست رفتن ملاک‌هاي درست، محصول افول خانواده، عملکرد رسانه‌ها و نيز بي‌بند و باري و مسئوليت ناپذيري جنسي است.عامل اساسي و مهمي که در وراي اين عوامل تأثير اساسي دارد، رويکرد تساهل محورو رواداري نسبت به مسائل غيراخلاقي در جامعه است.اين روزها در غرب  دختران سرگرم کانال‌هاي مد و زيبايي و پسران درگير خشونت‌هاي رايج برنامه‌هاي رايانه‌اي شده‌اند.
 
خبرهاي تلخ هم روز به روز بر اين بار منفي اضافه مي‌کند که طبق آخرين آمارها طلاق در انگليس با 25 درصد رشد، مواجه بوده و امروز از هر پنج ازدواج دو مورد به طلاق مي‌انجامد. تقريباً اين وضع در ديگر مناطق اروپا هم ديده مي‌شود. در کل اروپا هر سال يک ميليون طلاق اتفاق مي‌افتد يعني به طور متوسط هر 30 ثانيه يک مورد طلاق؛ آلمان با 187 هزار مورد، انگليس با 144 هزار ، فرانسه با 134 هزار و 477  و اسپانيا با 125 هزار و 121 مورد طلاق، بيش‌ترين آمار طلاق را در سال‌هاي اخير به خود اختصاص داده‌اند.
خريد و فروش دختران آمريکايي در خيابان‌ها هم بحران تلخ ديگري است که غرب را فرا گرفته است. اين موضوع که چندي پيش صفحات «نيويورک تايمز» را به خود اختصاص داد، حکايت از زندگي دختران نوجواني داشت که در خيابان‌هاي آمريکا به طور داوطلبانه خودفروشي مي‌کردند و بيش‌تر توسط دلالان اين حرفه کنترل مي‌شدند.همچنين  بر آمار ارائه شده توسط مرکز پيشگيري و کنترل بيماري‌ها در آمريکا در سال گذشته 19 ميليون مورد ابتلا به انواع بيماري‌هاي مقاربتي در آمريکا به ثبت رسيده که هزينه‌اي بالغ بر 17 ميليارد دلار بر اقتصاد اين کشور وارد ساخته است. به گزارش ديگر مراکز بهداشتي آمريکا از هر چهار دختر آمريکايي يک نفر دچار بيماري‌هاي مقاربتي مي‌‌شوند. علي‌رغم کنترل بيماري‌هاي مقاربتي در اکثر کشورهاي پيشرفته جهان، آمريکا هنوز با نرخ بالاي اين نوع بيماري‌ها بالاخص ايدز مواجه است.همچنين آمريکا با فاصله بسيار زياد در رأس کشورهاي داراي بالاترين نرخ طلاق در جهان قرار گرفته است. بنا بر آمارها از هر 1000 آمريکايي 4/95 نفر تجربه طلاق را دارند. اين در حالي است که ميانگين نرخ طلاق در جهان 3/1 نفر به ازاي هر هزار نفر است.آمريکا با فاصله بسيار زياد در رأس کشورهاي داراي بالاترين نرخ طلاق در جهان قرار گرفته است. ميزان تجويز دارو‌هاي ضد افسردگي براي کودکان در آمريکا سه برابر کشورهاي اروپايي است. علاوه بر اين، ميزان مصرف داروهاي ضدافسردگي در ميان زنان آمريکا نيز بيش از هر نقطه ديگري در جهان است. 
در سال 2008 يازده درصد از زنان آمريکايي به طور مداوم داروهاي ضدافسردگي مصرف مي‌کردند.بخش اعظمي از فيلم‌ها و تصاوير مستهجن جهان در آمريکا توليد مي‌شوند. بنا بر آمارهاي منتشره هم‌اکنون 89 درصد محصولات پورنوگرافي در کشور آمريکا توليد مي‌شوند و بقيه کشورهاي جهان 11 درصد از اين نوع تصاوير و فيلم‌ها را توليد مي‌کنند. در سال 2006، وب‌سايت‌هاي مستهجن آمريکايي درآمدي بالغ بر 84/2 ميليارد دلار داشتند. از هر چهار دختر آمريکايي يک نفر قبل از رسيدن به سن هجده سالگي مورد سوء استفاده جنسي واقع مي‌شود.
 اين رقم در ميان پسران آمريکايي يک نفر از ميان هر شش نفر است. اين آمار در سال 2006 منتشر شدند و بر اساس آن هم‌اکنون 42 ميليون نفر در آمريکا در دوران کودکي خود مورد سوءاستفاده جنسي واقع شده‌اند. 

زهرا سجادي: خانواده در غرب تحت تأثير تفکرات فمينيستي است

معاون خانواده مرکز امور زنان با بيان اينکه هم اکنون خانواده در غرب تحت تأثير تفکرات و جنبش‌هاي فمينيستي قرار دارد، گفت: صاحب‌نظران اين جريان، ارزش خانواده را در ذهن زنان کمرنگ مي‌کنند و به زنان مي‌گويند که نقش مادري مبارزه مستقيم براي براندازي خانواده است.زهرا سجادي در گفتگو با خبرنگار فارس اظهار داشت: خانواده‌اي که در ايران تعريف مي‌شود، با خانواده در غرب بسيار متفاوت است. وي افزود: در غرب شاهد تزلزل پايه‌هاي خانواده و رواج خانواده‌هاي غير متعارف هستيم. در کشورهاي غربي، زن و مرد به صورت غير مشروع به عنوان همخانه با يکديگر زندگي مي‌کنند که از اين نحوه زندگي فرزنداني نيز متولد مي‌شود.وي با بيان اينکه به هيچ عنوان نمي‌توان وضعيت خانواده در ايران را با غرب مقايسه کرد، گفت: در کشورهاي غربي مسائل فرهنگي بويژه خانواده به اضمحلال کشيده شده است. سجادي ادامه داد: فمينيسم در غرب به اسم دفاع از حقوق زنان موجب نابودي پايه‌هاي خانواده شده است؛ صاحب‌نظران اين جريان، ارزش خانواده را در ذهن زنان کمرنگ مي‌کنند و ارزشمندترين جايگاه يعني نقش مادري را بي ارزش جلوه مي‌کنند و به زنان مي‌گويند که نقش مادري يعني مبارزه مستقيم براي براندازي خانواده. بنابراين ازدواج و قبول نقش مادري را اسارت و بردگي زن معرفي مي‌کنند.وي ‌افزود: طرفداران مکتب فمينيسم معتقدند ايفاي نقش مادري و همسري توسط زنان، آنها را محدود مي‌کند. سجادي بيان کرد: دين اسلام معتقد است زن و مرد به لحاظ درجه انساني يکسان هستند اما در ويژگي‌هاي ساختاري با يکديگر متمايزند يعني زن و مرد مکمل يکديگر بوده و خانواده مهمترين رکن اجتماعي است.

السلام علیک یا شمس الشموس علی بن موسی الرضا علیه السلام

می دید شرر ریخته در هستی انگور / هم سفره ی میزبان شده پستی انگور
نوشید از آن خوشه ی سم بار که امروز / ما را نفریبند به سر مستی انگور
شهادت امام رضا (ع) تسلیت

امنيت اخلاق نياز جامعه مدرن

"امنيت" به معناي اوليه آن يعني صيانت نفس يكي از مسائلي است كه  "دولت" به خاطر آن به وجود آمده است. به اين معنا كه ضرورت اساسي ايجاد و تأسيس دولت، استقرار و حفظ امنيت در اجتماع بوده است.تأمين امنيت اجتماعي از وظايف مهم نظامي سياسي دولت به حساب مي آيد. حوزه و گستره امنيت اجتماعي، بستگي به تصويري دارد كه نظام سياسي از دولت و ساختار و هدف خود مي دهد.اين مسئله به قدري داراي اهميت است که در اسلام بارها به آن تاکيد شده است.با جستجوي کلمه امن و مشتقات آن در قرآن به موارد فراواني در اين زمينه برخورد مي کنيم که اين مسئله نشان دهنده اهميت و جايگاه والاي امنيت از ديدگاه قرآن مي باشد.از ديدگاه امام صادق(ع)  امنيت، عدالت و فراواني نعمت ، سه اصل مهم است که همگان نيازمند آن بوده و مسئولان بايد آن را براي مردم فراهم نمايند.مسئله امنيت،در صدر خواسته هاي تمامي انسانها بوده و مورد تاکيد فراوان قرآن نيز مي باشد، امنيت داراي شاخه هاي متعددي است که، امنيت اخلاقي مهم ترين آن است.با توجه به تاکيدات فراوان اسلام و بزرگان بر مسئله امنيت اخلاقي، امروزه شاهد هستيم که اين امر در جامعه مورد غفلت قرار گرفته و به حاشيه رفته است. اگر امنيت اخلاقي در جامعه جاري نشود، وضعيت کشور شبيه جوامع آمريکايي مي شود که به گفته رسانه هاي رسمي خود آنها در هر دقيقه يک جرم منافي عفت يا قتل صورت مي گيرد.امروز مسئولان کشور بايد اهتمام ويژه اي به امنيت اخلاقي داشته و آن را در اولويت اول قرار دهند.‏
از نظر اسلام، امنيت از تعريفي چند بعدي برخوردار است که در آن مي‌بايست ارزش‌هاي اسلامي غالب گردند.از ديد جامعه‌شناسان غربي امنيت تنها مولفه‌‌اي براي آسايش فکري و رفاهي افراد جامعه محسوب مي‌شود که اين موضوع از نظر بنده مورد پسند نيست.بايد امنيت در ابعاد مختلف اقتصادي، سياسي، ملي و بين‌المللي نمود پيدا کند.ما بايد تمام شرايط را براي سرمايه‌گذاري از ابعاد مختلف فراهم کنيم اما چيزي را که به فراموشي سپرده‌ايم، امنيت اخلاقي است.امنيت اخلاقي يکي از مهمترين مؤلفه‌هاي امنيتي در جامعه محسوب مي‌شود لذا بايد شرايط را به نحوي مديريت کرد که اين نوع امنيت از تهاجمات بيروني و دروني محفوظ بماند و افراد بتوانند امنيت را در زندگي شخصي خود احساس کنند.هم‌اکنون امنيت اخلاقي در جامعه ما به شدت مورد تهديد قرار گرفته است. فضاي سايبري،‌ تبليغات، بهائيت، اديان ساختگي و عرفان‌هاي کاذب نوک پيکان حملات خود را به سمت اخلاق گرفته‌اند تا اخلاق به عنوان مجموعه‌اي از باورها و هنجارها که از محورهاي ديني سرچشمه مي‌گيرند، تضعيف و روبه‌ انحطاط بگذارد.
ضرورت امنيت اخلاقي برهيچ کس پوشيده نيست و اين موضوعي است که همه نهاد ها و ارگان ها اعم از  دولتي و غير دولتي نسبت به آن مسئوليت داشته و يکايک شهروندان نيز در اين رابطه وظيفه دارند.يکي از ضعف هاي عمده ما در حوزه امنيت اخلاقي اين است که بخش هاي مرتبط نتوانسته اند به‌درستي مسائل اين حوزه را توصيف و تبيين و الزامات و بايدها و نبايدها را ترسيم و منتقل کنند.در قانون نيز از يک شفافيت درستي برخوردار نيستيم ، قوانيني هم که وجود دارد بعضا دو پهلو و حتي چند پهلو هستند.‏
بايد اخلاق در چارچوب خاص خودش تعريف شود تا امنيت اخلاقي هم برقرار شود. اما وقتي هزاران قانون هم داشته باشيم اما اخلاق و امنيت اخلاقي نباشد، اين اتفاق مي‌افتد که فردي با علم به اينکه مجازات عملي اعدام است، اما بازهم مرتکب آن جرم مي‌شود.اولين حقوقي که هر انساني از آن برخوردار مي‌شود حق آزادي است و بسياري از مباحث علمي چه در زمينه علم حقوق و چه در زمينه علوم مرتبط به آن مي‌پردازند.هرکس همان‌طور که خود را آزاد مي‌خواهد بايد براي ديگران هم آزادي را بخواهد و هيچ‌گاه آزادي خود را در سلب حق آزادي ديگران نبيند و هرگاه که اين تصور ايجاد شود به دنبال آن، امنيت اجتماعي لطمه خواهد خورد.
براي اينکه جامعه‌اي عاري از تنش داشته باشيم بايد شرايطي فراهم آيد که با توجه به اصول ديني، قانوني و انساني، افراد بتوانند آزادي موردنظر خود را احراز کنند و در اين راه ابتدا بايد يکسري آموزش‌هاي فرهنگي، اقتصادي، اجتماعي و مذهبي در جامعه نهادينه شود تا پس از آن از افراد خواسته شود که آزادي‌ را خارج از حد متعارف نخواهند.‏

پيامدهاي نامطلوب آموزه هاي فمينيستي

عمل به آموزه ها و اصول فمينيسم، يک سري پيامدها و نتايجي را در جامعه به دنبال دارد که بنيان و نهاد جامعه را مورد تهديد قرار داده و باعث به هم ريختگي و آشفتگي در روابط اجتماع و تغيير الگوهاي اخلاقي و هنجارهاي جامعه مي گردد. اين پيامدها و نتايج در خور بررسي و نقد هستند. از جمله اين پيامدها مي توان امور زير را برشمرد:
الف. تزلزل نهاد خانواده 
 خانواده اولين هسته و مهم ترين ريشه تشکيل دهنده جامعه است که باعث ايجاد روابط و جريان عادي جامعه مي گردد. در واقع خانواده فرزندان را تربيت و پرورش مي دهد و کانون گرمي را براي آسايش روحي زن و مرد ايجاد مي کند و بدين ترتيب سعادت و نيکبختي اجتماع را فراهم مي سازد. خانواده نخستين سنگ بناي جامعه به شمار مي رود، به نحوي که جامعه بدون نهاد خانواده موجوديت خود را از دست مي دهد. تشکيل خانواده در تمامي مذاهب، فرهنگ ها، عرف ها و آداب و فرهنگ ها، يک اصل اساسي و امري مورد تشويق و پديده اي فطري و طبيعي به حساب مي آيد.
متاسفانه، امروزه به جهت آموزه هاي فمينيستي و گسترش تبليغات اصول اين جنبش، نهاد خانواده تضعيف گشته است و اين مسئله اي است که جوامع غرب را با آن روبه‌رو ساخته به نحوي که يکي از نويسندگان غربي در اين باره مي نويسد: «شايد بدترين و در عين حال فاجعه آميزترين خطري که تمدن غرب را تهديد مي کند، اوضاع نابسامان خانواده هاست، خانواده هايي که يکي پس از ديگري از هم مي پاشند و به راستي اين از هم پاشي، بسي خطرآفرين است.» خانواده کارکردهاي متنوعي در جامعه دارد که با تزلزل بنيان خانواده اين کارکردها نيز تضعيف شده اند. برخي از اين کارکردها عبارتند از:
انتقال تجربه: آموزش همراه عشق به فرزندان يکي از نتايج خانواده است. والديني که همواره دغدغه خوشبختي و سعادت فرزندان خود را دارند و انتظار موفقيت و سربلندي آنها را مي کشند، سعي مي کنند تا بهترين تجربيات و آموزش هاي لازم را جهت موفقيت و نيکبختي در اختيار فرزندانشان بگذارند. اما امروزه در جوامع غربي با تاثير پذيري از جنبش هاي فمينيستي، به والدين توصيه مي شود که کاري به کار فرزندان نداشته باشند و همچنين با رواج بي بند و باري در جامعه، باعث محروميت فرزندان از کانون گرم خانواده و داشتن محبت پدر و مادري شده اند. 
رينگر از نويسندگان آمريکايي با ابراز تاسف در اين باره مي نويسد: «به اولياء چنين آموخته اند که نبايد در مسائل و مشکلات فرزندانشان دخالت کنند، به آنان آموخته اند ضرورتي ندارد که مسئوليتي در مورد فرزندانشان به عهده بگيرند، چرا که دولت اين مسئوليت را به عهده گرفته است. با آغاز اولين روز تحصيلي، هنگامي که در دبستان ها نخستين ناهار رايگان را به اطفال 
مي‌دهند، به آنان القا مي کنند که بايد چشمشان به دست دولت باشد نه به دست پدر و مادر و براي حل مشکلاتشان پيش از آنکه نيازي به اولياي خود داشته باشند، به دولت نيازمندند.» گذشته از محروميت فرزندان از تجارب و دلسوزي والدين، با چنين آموزش هايي کودکان را براي ادغام در سيستم سرمايه داري و نظام اقتصاد جهاني آماده مي سازند. روندي که در انديشه سودجويي است نه خوشبختي و رشد کودکان. 

ادامه نوشته