"امنيت" به معناي اوليه آن يعني صيانت نفس يكي از مسائلي است كه  "دولت" به خاطر آن به وجود آمده است. به اين معنا كه ضرورت اساسي ايجاد و تأسيس دولت، استقرار و حفظ امنيت در اجتماع بوده است.تأمين امنيت اجتماعي از وظايف مهم نظامي سياسي دولت به حساب مي آيد. حوزه و گستره امنيت اجتماعي، بستگي به تصويري دارد كه نظام سياسي از دولت و ساختار و هدف خود مي دهد.اين مسئله به قدري داراي اهميت است که در اسلام بارها به آن تاکيد شده است.با جستجوي کلمه امن و مشتقات آن در قرآن به موارد فراواني در اين زمينه برخورد مي کنيم که اين مسئله نشان دهنده اهميت و جايگاه والاي امنيت از ديدگاه قرآن مي باشد.از ديدگاه امام صادق(ع)  امنيت، عدالت و فراواني نعمت ، سه اصل مهم است که همگان نيازمند آن بوده و مسئولان بايد آن را براي مردم فراهم نمايند.مسئله امنيت،در صدر خواسته هاي تمامي انسانها بوده و مورد تاکيد فراوان قرآن نيز مي باشد، امنيت داراي شاخه هاي متعددي است که، امنيت اخلاقي مهم ترين آن است.با توجه به تاکيدات فراوان اسلام و بزرگان بر مسئله امنيت اخلاقي، امروزه شاهد هستيم که اين امر در جامعه مورد غفلت قرار گرفته و به حاشيه رفته است. اگر امنيت اخلاقي در جامعه جاري نشود، وضعيت کشور شبيه جوامع آمريکايي مي شود که به گفته رسانه هاي رسمي خود آنها در هر دقيقه يک جرم منافي عفت يا قتل صورت مي گيرد.امروز مسئولان کشور بايد اهتمام ويژه اي به امنيت اخلاقي داشته و آن را در اولويت اول قرار دهند.‏
از نظر اسلام، امنيت از تعريفي چند بعدي برخوردار است که در آن مي‌بايست ارزش‌هاي اسلامي غالب گردند.از ديد جامعه‌شناسان غربي امنيت تنها مولفه‌‌اي براي آسايش فکري و رفاهي افراد جامعه محسوب مي‌شود که اين موضوع از نظر بنده مورد پسند نيست.بايد امنيت در ابعاد مختلف اقتصادي، سياسي، ملي و بين‌المللي نمود پيدا کند.ما بايد تمام شرايط را براي سرمايه‌گذاري از ابعاد مختلف فراهم کنيم اما چيزي را که به فراموشي سپرده‌ايم، امنيت اخلاقي است.امنيت اخلاقي يکي از مهمترين مؤلفه‌هاي امنيتي در جامعه محسوب مي‌شود لذا بايد شرايط را به نحوي مديريت کرد که اين نوع امنيت از تهاجمات بيروني و دروني محفوظ بماند و افراد بتوانند امنيت را در زندگي شخصي خود احساس کنند.هم‌اکنون امنيت اخلاقي در جامعه ما به شدت مورد تهديد قرار گرفته است. فضاي سايبري،‌ تبليغات، بهائيت، اديان ساختگي و عرفان‌هاي کاذب نوک پيکان حملات خود را به سمت اخلاق گرفته‌اند تا اخلاق به عنوان مجموعه‌اي از باورها و هنجارها که از محورهاي ديني سرچشمه مي‌گيرند، تضعيف و روبه‌ انحطاط بگذارد.
ضرورت امنيت اخلاقي برهيچ کس پوشيده نيست و اين موضوعي است که همه نهاد ها و ارگان ها اعم از  دولتي و غير دولتي نسبت به آن مسئوليت داشته و يکايک شهروندان نيز در اين رابطه وظيفه دارند.يکي از ضعف هاي عمده ما در حوزه امنيت اخلاقي اين است که بخش هاي مرتبط نتوانسته اند به‌درستي مسائل اين حوزه را توصيف و تبيين و الزامات و بايدها و نبايدها را ترسيم و منتقل کنند.در قانون نيز از يک شفافيت درستي برخوردار نيستيم ، قوانيني هم که وجود دارد بعضا دو پهلو و حتي چند پهلو هستند.‏
بايد اخلاق در چارچوب خاص خودش تعريف شود تا امنيت اخلاقي هم برقرار شود. اما وقتي هزاران قانون هم داشته باشيم اما اخلاق و امنيت اخلاقي نباشد، اين اتفاق مي‌افتد که فردي با علم به اينکه مجازات عملي اعدام است، اما بازهم مرتکب آن جرم مي‌شود.اولين حقوقي که هر انساني از آن برخوردار مي‌شود حق آزادي است و بسياري از مباحث علمي چه در زمينه علم حقوق و چه در زمينه علوم مرتبط به آن مي‌پردازند.هرکس همان‌طور که خود را آزاد مي‌خواهد بايد براي ديگران هم آزادي را بخواهد و هيچ‌گاه آزادي خود را در سلب حق آزادي ديگران نبيند و هرگاه که اين تصور ايجاد شود به دنبال آن، امنيت اجتماعي لطمه خواهد خورد.
براي اينکه جامعه‌اي عاري از تنش داشته باشيم بايد شرايطي فراهم آيد که با توجه به اصول ديني، قانوني و انساني، افراد بتوانند آزادي موردنظر خود را احراز کنند و در اين راه ابتدا بايد يکسري آموزش‌هاي فرهنگي، اقتصادي، اجتماعي و مذهبي در جامعه نهادينه شود تا پس از آن از افراد خواسته شود که آزادي‌ را خارج از حد متعارف نخواهند.‏