عدم تعادل جنسيتي در دانشگاه ها و تبعات آن
متاسفانه آمار سن ازدواج افزايش پيدا کرده است و دختران در سنين بالا کمتر موقعيت ازدواج پيدا مي کنند و همين مسئله باعث شده که ميان تحصيلات بالاي دختران و افزايش سن ازدواج در ميان آنها رابطه مستقيم بهوجود بيايد. از سوي ديگر دختران دوست دارند طرف هاي ازدواج با آنها تحصيلات بالا داشته باشند و از سوي ديگر نمي خواهند با پسران ديپلمه هم ازدواج کنند و اين مسئله آنها را با مشکلات خاصي مواجه مي کند.

غلبه خانمها در ترکيب جنسيتي دانشجويان منجر به محدودتر شدن دايره همسرگزيني براي خانمها ميشود. دختري که مدرک ليسانس اخذ ميکند ديگر تمامي پسراني که تحصيلاتي کمتر از ليسانس دارند از دايره همسرگزينياش خارج ميشوند و اين باعث ميشود فرصت ازدواج براي دختراني که تحصيلات بالاتري دارند کمتر شود. وقتي شاهد زياد شدن تعداد دختران تحصيلکرده باشيم يک موقع به جايي ميرسيم که اساساً ديگر ازدواج برايشان اتفاق نميافتد و اين دختران به مرحله «تجرد قطعي» مي رسند. مشکل «تجرد قطعي» را در حال حاضر داريم چرا که دختران زيادي داريم که تحصيلکرده و شاغل هم هستند ولي مجردند.
تغيير ترکيب جنسيتي به نفع دختران، موجب عدم عدالت جنسيتي در فرايند فارغ التحصيلي و بازار کار نيز شده است. به گونه اي که با وجود اينکه 60 درصد ورودي دانشگاهها را دختران تشکيل مي دهند اما به دليل شرايط زندگي پس از فارغ التحصيلي از دانشگاه، گروه زيادي از اين دختران به شغل هاي دلخواه دست نمي يابند.
نيره قوي عضو پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامي درمورد آمار بالاي پذيرش دختران در دانشگاه ها مي گويد:«مسئولان هنگامي که ميخواهند از پيشرفت زنان صحبت کنند به آمار بالاي پذيرش دختران در دانشگاهها اشاره ميکنند اما اين موضوع مطرح است که زنان فارغالتحصيل از دانشگاه تا چه اندازه در سطوح نخبگي به ايفاي نقش ميپردازند.بايد بهگونهاي برنامهريزي کنيم که درصد بالاي پذيرش دختران در دانشگاه بعدها برايمان به يک چالش تبديل نشود،اين بسيار خوب است که حدود 70 درصد دانشجويان را دختران تشکيل ميدهند اما از توانمندي آنها به چه ميزان استفاده شده است و به چه ميزان در سطوح نخبگي حضور دارند.بسياري از متون آموزشي دانشگاهي بويژه در حوزه علوم انساني ترجمه کتابهاي غربي است.تا کنون چهقدر بر روي اين متون کار کردهايم که مطابق با اصول اسلامي باشد، در فضاي دانشگاهي علاوه بر آموزش علوم به چه ميزان براي تزکيه روح و تقويت معنويت دانشجويان تلاش کردهايم.
قوي معتقد است:« براي جذب دختران فارغالتحصيل از دانشگاهها چه فکري کردهايم هماکنون بيشتر دختران در مشاغل ساده همچون منشيگري يا کارشناس ساده مشغول فعاليتند،فرهنگ جامعه بايد بهسمتي حرکت کند كه دختران متوجه شوند ايفاي نقش مادري و همسري وظايف اصلي آنهاست درحاليکه تعداد زيادي از آنها به دليل ادامه تحصيل يا اشتغال ازدواج خود را به تأخير مياندازند».
هدف اصلي انقلاب اسلامي اين نبود که زنان را در بٌعد ورود به دانشگاه يا اجتماع رهنمون شود و آنها را از رسيدگي به وظايف اصلي خود دور کند.جامعه بهحضور فعال زنان در عرصههاي اجتماعي نياز دارد اما بايد از تخصص و توان زنان تحصيلکرده در مشاغل مناسب با شأن آنها استفاده کرد.غرب صرفاً تلاش ميکند تا زن را به هر قيمتي از خانه بيرون بياورد،حضور زنان به هر قيمتي و در مشاغل رده پايين موجب آسيبهاي بسياري به جامعه ميشود.
اگر از ابتدا به دانشگاهها برنامه مناسبي براي رشته هاي متناسب با زنان و مردان داده شده بود بخشي از مشکلات فعلي کاهش مي يافت. اين جهت دهي مي توانست در زمان انتخاب رشته هم کمک کند و زنان به سمت رشته هاي متناسب با وضعيت خودشان هدايت مي شدند.زنان بيشتر در رشته هايي حضور يافته اند که تناسبي با حضور زنان ندارد. رشته هاي سخت و پيچيده اي که با ساختار وجودي زن تناسب ندارد. اگر اين امکان وجود داشته باشد که زنان رشته هايي را با روحيات آنها تناسب دارند را انتخاب کنند بيشتر مي توانند در حوزه تحصيلات رشد کنند.هيچ کس نمي خواهد مانع تحصيل زنان شود اما با ايجاد شرايطي مثل بومي گزيني و تناسب بندي ميان رشته ها و شخصيت وجود زنان و مردان مشکلات کمتري بهوجود ميآيد. در اين راه بومي گزيني علاوه بر اينکه کمک مي کند تا دانشجويان دختر در کنار خانواده هاي خود باشند مشکلات را نيز کاهش مي دهد.